
«بدانکه اهل جُندیسابُور، همیشه اطبّا و در میان ایشان حُذّاق میبودهاند. و از زمان اکاسره، اهل آنجا باین صناعت مشهور بودهاند... و همواره، کار طبّابت، در آنجا، روز به روز، تضاعُف و تزایُد گرفت، تا اکثر آنجا در صناعت فایق و سرآمد گشتند. به حدّی که جماعتی طریقۀ ایشان را بر طریقۀ یونانیّین و هند، ترجیح نهادند و دستورها و قانونها ابداع نمودند و کتابها جمع کردند، تا آنکه در سال بیستم از مُلک کسری، اطبّاء جُندیسابُور به امر مَلِک جمع شدند. و میان ایشان سؤالات و جوابات و مناظرات واقع شد. و سخن هر کس را ثبت و ضبط نمودند. و واسطۀ آن مجلس، جبرائيل دُرُستباذْ نام داشت، زیراکه او طبیب خاصّ کسری بود، و بعد از وی سوفسطائی و اصحاب او. دیگر یوحنّا و جماعت او و میان ایشان مسایل و تعریفات بسیار گذشت، چنانکه مطالعهکنندۀ آن چون تأمّل نماید، هرآینه استدلال بر کمال فضل و غَزارت علم ایشان خواهد کرد»
(جمالالدين علي بن يوسف قفطی، تاريخالحُکماء قفطي، به کوشش بهين دارائي، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1371، ص183-184).